دانلود کتاب دایی جان ناپلئون
توضیحات : کتاب دایی جان ناپلئون جزو پر فروشترین کتابهای ایرانی است و شخصیتهای آن الگوهای ملی هستند. به دیگر بیان، تبلور شخصیتهای کتاب را میتوان در جامعهٔ ایرانی یافت. کتاب دائی جان ناپلئون با لحنی طنز آمیز و دلنشین برخی صفات مردم ایران را در قالب داستانی پر نشیب و فراز و جذاب به ریشخند میگیرد. کتاب خواننده را ضمن لذت بردن از طنز شیرین کتاب به تفکر وا میدارد. شخصیت دایی جان ناپلئون تبلور قشر وسیعی از مردم ایران است که با ساده اندیشی بجای ریشه یابی و پرداختن به امور اصلی از طریق تفکر با خیال پردازی و رویا بافی همواره به اموری توجه میکنند که اصولا وجود خارجی ندارند و دچار توهم انگلیسی ترسی هستند. شخصیت سعید عاشق پیشه جوان و کم تجربه ایست که به قیمت شکست در عشقش در مییابد، پیروی از احساسات به نحوی کورکورانه عاقبتی جز سیلی خوردن از دست روزگار ندارد. ولی سعید در آخر داستان به لطف می و بیان شیوای مرشد و تکیه گاه خود عمو اسدالله حقیقت را مییابد. عمو اسدالله شخصیت دوست داشتنی و شیرینی را متجلی میسازد که تلخیهای روزگار از او مردی با تجربه و آسان گیر ساختهاست که زندگی در لحظه را به هیچ عشق یک طرفهای نمیفروشد. عمو اسدالله در بخشی پایانی از این کتاب در حالی که گیلاس شرابی برای سعید میریزد خطاب به سعید جوان میگوید «تن آدم تو کارخونه ننه آدم ساخته میشه ولی روح آدم تو کارخونه زندگی». این کتاب بدلیل طنز شیرین و تجسم هنرمندانه خصوصیات مردم ایران در غلبه احساسات بر خرد یکی از شاهکارهای ادبیات ایرانی به شمار میرود.
دانلود کتاب دنبال چشمانت می گردم
توضیحات : پرویز جبرائیل، متولد ۱۹۷۱ در روستای عصمت لی، از توابع شهرستان بیله سوار جمهوری آذربایجان می باشد. وی پس از تحصیل در رشته ی روزنامه نگاری در دانشگاه ملی باکو، در سال ۱۹۹۴ سردبیری روزنامه ی ” آزاد سؤز ” باکو را به عهده گرفت. اولین کتابی که از وی در سال ۱۹۹۶ منتشر شد، رمانی بود به اسم ”اؤلَنگی “ که نویسنده آن را در سن ۲۶ سالگی به تحریر در آورده بود. در همه پرسی که همان سال از طرف روزنامه ی ” اکسپرس ” انجام شد، رمان ”اؤلنگی ” به عنوان حادثه ی مهمی در ادبیات جمهوری آذربایجان شمرده شد.
دانلود کتاب رمان جهالت
توضیحات : جهالت آخرین رمان میلان کوندرا نویسنده چک – فرانسوی است که در سال ۱۹۹۹ به زبان فرانسوی نوشته و در سال ۲۰۰۰ چاپ شده است. ترجمه انگلیسی این رمان برنده جایزه اسکات مونکریف شد. در ایران این رمان توسط دکتر آرش حجازی ترجمه و توسط انتشارات کاروان منتشر شد. مضمون این داستان درباره مهاجرت، غربت و نوستالژی است.